مدح و وفات حضرت زینب سلام الله علیها
چـشـمـان تـو ادامـۀ دریــای کــربــلا زیـنـب شدی و زیـنـت بـابـای کـربلا با خطبه هات مثـل عـلی میشوی ولی با گریه هات حضرت زهـرای کـربلا ای سر بلند از تو حسیـن بن فـاطـمـه ای سر به زیر پیش تو سقای کـربـلا دیــروز اگـر نــبــود دَمِ آتـشـیــن تــو بـیـهــوده بـود قـصـۀ فـردای کــربـلا وقـت قـنـوت نـافـلـه هـای شـبــانـه ات شد مـلـتـمـس ترینِ تو مولای کـربـلا دشمن حریف یک نخی از معجرت نشد در چنگ توست پهنۀ صحرای کربلا بــانــوی آب و آیــنــه؛ بــانــوی آســمــان اصلا خودت برای دلم روضه ای بخوان: هنـگـام پَـر کآشیـدن و وقت سفر شده اشـک نـگــاه آخــر من بی ثـمـر شده بـا یــاد پـاره هـای تنت گـریـه میکـنم با آه سـیـنـه ام جـگــرم شـعـله ور شده این بازوی سپـر شده ام را شکسته اند حالا ببین که خواهر تو بی سپـر شده حتی تـوان سیـنه زدن هم نمانده است این بازوی شکسته عجب درد سر شده بعد از گذشت لحظـۀ گـودال رفـتـنـت یک سال و نیم خواهر تو خون جگر شده با هر نفس که بعد غمت میزدم حسین زخـمـی که داشتم به دلـم تازه تر شده بر حـال من نـسـوخت دل دشمنـت حسین عـمـداً مــرا زدنــد کـنــار تـنـت حـسـیـن |